انواع فلش

ساخت وبلاگ

امکانات وب

اما اخه رفتاراش؟ ناتاشا اون یه زن بازه با همه همینجوره ببین،حالا خوبه از زنا خوشش نمیاد و این کارا رو میکنه اگه خوشش میومد دیگه چی؟؟؟ نیوشا_د وا کن اون سگرمه هاتو وگرنه میرم گیسای گلابتونشو میگیرم دور ویلاشون دورش میدما ... یهو از فکر کار نیوشا لبخند ی رو لبم نشست ... نیوشا_ انگار خوشت اومد اره ؟ خوب زوتر میگفتی ناتا جونم بزار پامون برسه ویلاشون یه حال اساسی ازش بگیرم که دیگه هوس نکنه عشق ناتای منو دودره کنه. نگاهی به چهره اش که شیطنت ازش میبارید انداختم ، واقعا چه خوب بود که یه خواهرشر و شیطون داشتم اونم درست مثل خودم... نیوشا_آی چشمای هیزتو درویش کن بی صاحاب من صاحاب دارم ؟ خنده بلندی کردم که همشون برگشتن سمت ما و خیره نگامون کردن سرهنگ _باز تنها تنها واسه خودتون جوک گفتین و خندید به ما هم بگین خوب... نیوشا_شرمنده کم پهنا بود به شما نرسید ایشالله سری بعد ... رو به من گفت _افرین ناتا جونم بخند که فکر نکنه تونسته حالتو بگیره . ببین چطور نگات کرد . بزار بریم خونه سردار اونجا یه حال اساسی ازش میگیریم. _خونه سردار؟ نیوشا_اره بابا ،مگه خبر نداری بخاطرتشکر از ما واسه نجات ونوس جون تحفه اش یه جشن گرفته به چه بزرگی . _ با این سرو وضع؟ نیوشا_ خودش واسمون لباس و این چیزا تدارک دیده نمیخواد نگران باشی... _ وای نه ،دارم از خستگی میمیرم .دلم میخواد یه هفته تخت بگیرم بخوابم .. چهار شبه که درست نخوابیدم نیوشا_ امشبو تخت میخوابیم فردا شبم واسه خودمون حال میکنیم . میدونی چند ساله حتی یه جشنم نرفتیم؟ دلم لک زده واسه یه رقص باحال ، این زن زولا که امشب داشتن میرقصیدن و دیدم ،میخواستم دق کنم . آی قرم گرفته بود ... _نه بابا رقصم بلدی تو؟ کی یاد گرفتی که ما نفهمیدیم؟ نیوشا_همون شباایی که جناب عالی هفت و پادشا رو خواب میدیدن من و عشقم تانگو میرقصیدیم کلی حال میکردیم.. _تو با عشقت؟ عشقت کدوم خریه؟ نیوشا_ بی ادب، باز چشاتو چپ کردی مگه من چند تا عشق خیالی دارم خوب علی جونو میگم دیگه ... _ حالا دیگه سرهنگ شد علی جون؟ مثل دختر خجالتیا گفت _ با اجازتون تو خلوتم میکنم علی جووون. از لحنش خندم گرفت _نیوشا ؟ نیوشا_ هان؟ _هان ومرض ، میگم اونم تو رو میخواد؟ نیوشا اهی کشید _ ای تف به ذات هر چی مرد بد ذاته ..اونم عین این سردار هی با دست پس میزنه با پا پیش . نمیدونی تو ماموریت از بس از خدا خواستم ، اوس کریمم یه فاز رمانتیک واسمون جور کرد ، تا چشاش خمار شد خواست منو ببوسه واز خودش احساست در کنه ، هاکان عین خر جفتک انداخت تو روحمون... اونم رفت که رفت.. حالا بزار فردا شب میخوام یه حال اساسی ازش بگیرم که کیف کنه .... _چیکارش میخوای بکنی؟ نیوشا لبخند مرموزی زد
انواع فلش...
ما را در سایت انواع فلش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gochali kalayefarsi17299 بازدید : 95 تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 ساعت: 15:01